جدول جو
جدول جو

معنی روحی شاعر - جستجوی لغت در جدول جو

روحی شاعر
شاعر قرن نهم، و ازجملۀ شاعران سلطان یعقوب بود، این مطلع از اوست:
وه که جانم در غم آن دلستان خواهد شدن
زآنچه میترسیدم آخر آنچنان خواهد شدن،
و نیز گوید:
اگر وصف سر زلف تو مویی در میان افتد
سخندانان عالم را گرهها در زبان افتد،
(از مجالس النفائس ص 308)،
رجوع به فرهنگ سخنوران شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(صُ)
وی یکی از شعرای عثمانی در قرن دهم هجری و از مردم بروس است. پس از پایان تحصیلات به قضاوت پرداخت سپس تصوف پیشه ساخت. اشعار ترکی و فارسی متصوفانه دارد. ازوست:
حاجیان ره عشقیم و مقیم عرفات
عرفاتی که نشان میدهد از ذات و صفات
زائر کعبۀ دل کرده فدا جان و سرش
بر در دوست نباشد بوسایط حاجات.
(قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
نام شاعری که در اوان کودکی امیر علیشیر نوائی درگذشته و این امیر ذکر وی در مجلس اول از تذکرۀ مجالس النفائس آورده و گوید: مولانا طوسی مثل گوی و شعرش عام فریب بود، سال عمرش به صد رسید و این مطلعش مشهور است، مطلع:
زهی نوش لب لعلت حیات جاودان من
بدندان میگزی لب را چه میخواهی زجان من ؟
این مطلع هم از اوست:
بمن باشید ای خوبان خدا را
خدا رادارم و باقی شما را
لغت نامه دهخدا
(قَ)
از شاعران است. از احوالش چیزی معلوم نشد. این مطلع از او دیده شد:
جائی که توی نیست کسی را گذرآنجا
از من که تواند که رساند خبر آنجا.
(آتشکدۀ آذر چ شهیدی ص 96).
ملا قوسی ازشهر هرات است. مردی نامراد است. این مطلع از اوست:
جایی که تویی نیست کسی را گذر آنجا
از من که تواند که رساند خبر آنجا.
(مجالس النفایس ص 167)
لغت نامه دهخدا
شاعری است که نام او در قطعه ای که در آخر دیباچۀ دیوان فغانی ضبط شده چنین آمده است:
رسد ای کاش به رازی شرف تربیتت
که بود بندگیت دولت فرخنده مآل،
(فهرست کتاب خانه مدرسه عالی سپهسالار ص 650)
نامش امیر و فرزند میرسایلی است، این بیت از اوست:
من بیچاره کاین بیدادگر خوی تو می بینم
دل از من دید و من از چشم جادوی تو میبینم،
(تحفۀ سامی ص 36)،
و نیز رجوع به امیر رازی شود
محمد بن عمر بن حسین بن حسن بن علی، اصل وی از طبرستان بود و در ری تولد یافت و در هرات درگذشت، کنیۀ او ابوعبداﷲ و معروف به امام فخر رازی و فخر رازی است، رجوع به فخر رازی شود
یکی از استادان و علمای شطرنج است که با عدلی مناظره کرده و هر دو با هم در حضور متوکل عباسی شطرنج می باخته اند، رازی کتابی لطیف در شطرنج دارد، (فهرست ابن الندیم ص 221)
سبزواری، شاعری پاکیزه گوی بوده و این بیت از اوست:
زآتش عشق نه تنها جگرم میسوزد
بسکه بگریسته ام چشم ترم میسوزد،
(تحفۀ سامی)،
و رجوع به رازی سبزواری شود
ادهم رازی از مردم ری است و این بیت از اوست:
هرچندکه دلدار بما یار نباشد
شادیم اگر یار باغیار نباشد،
(تحفۀ سامی ص 177)،
رجوع به ادهم رازی شود
دون ژوان دو، از اشراف کاستیل، وی بسال 1520 میلادی 926-927 هجری قمری بر شارل کن بشورید و در 1521 میلادی / 928 هجری قمری کشته شد
لغت نامه دهخدا